جدول جو
جدول جو

معنی توخته کردن - جستجوی لغت در جدول جو

توخته کردن
(اِ دَ)
جمع کردن. فراهم کردن:
از چشم باز توخته کن لقمه های بوم
وز ران شیر ساخته کن طعمه شغال.
مجد همگر.
رجوع به توختن و توخته و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
بند کردن دکان. (آنندراج). بستن دکان.
- دکان خود را تخته کردن، از دعاوی علمی و ارشادی خود دست بداشتن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- دکان کسی را تخته کردن، وی را بی اعتبار کردن. دعاوی علمی کسی را باطل ساختن. او را در انظار بی ارزش و نادرست نمودن
لغت نامه دهخدا
پهن کردن، بساط خود را بر چیدن، ساکت ماندن، یا تخته کردن دکان. بند کردن دکان بستن آن تعطیل کردن آن، جمع کردن بساط خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آموخته کردن
تصویر آموخته کردن
عادت دادن به دست آموز کردن خوگر کردن به
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساخته کردن
تصویر ساخته کردن
آماده کردن مهیا ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
بد سگالیدن باهم ساختن ساخت و پاخت کردن، مقدمه چیدن برای وصول بامری
فرهنگ لغت هوشیار
پند دادن، سفارشاندن سفارش کسی را کردن، سفارشیدن (وصیت کردن) سفارش کسی را بدیگری کردن، اندرز دادن وصیت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
انگیزه نمودن ویچاردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاختن کردن
تصویر تاختن کردن
تازاندن بسرعت بردن (اسب و مانندآنرا)، هجوم بردن حمله بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخته کردن
تصویر تخته کردن
((~. کَ دَ))
بستن، تعطیل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آموخته کردن
تصویر آموخته کردن
((~. کَ دَ))
عادت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
Justify
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
Admonish
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
justifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
admonester
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
เตือน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
rechtvaardigen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
waarschuwen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
justificar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
justificar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
amonestar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
giustificare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
ammonire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
попереджати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
admoestar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
usprawiedliwiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
upominać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
виправдовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
rechtfertigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
ermahnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
оправдывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توصیه کردن
تصویر توصیه کردن
предостерегать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توجیه کردن
تصویر توجیه کردن
แก้ตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی